زهرا محمودیان
گاهی در ذهن پر از تحلیل و رویداد خود به دنبال سرنخی از کلاف درهم تافته زندگی میگردم. زندگی برایم همان قهوه تلخی است که نمیخواهم از دهان بیافتد ! گاهی آن را در الگوریتمها و دادههای بیشمار مغزم چنان گم میکنم که با هیچ محاسبه پیچیده ریاضی هم بازنمیابم! اکنون کودک درونم را فراخواندهام تا مرا فراتر از دنیای مهندسی ببرد. میخواهم که برایم از صفر بگوید! از سفیدی مطلق! حتی اگر هیچ چیز مطلق نباشد!
اگر خلاصه گویی کنم ، اینگونه میگویم ... درپی نجات این "من" ، در دنیایی مرکب از هنر و کودکی !
24 ایده از مجموع 82 ایده را مشاهده کردهاید